خلاقیت چیست ؟
خلاقیت مهمترین و اساسی ترین قابلیت و توانایی انسان و بنیادی ترین عامل ایجاد ارزش است که در همه ابعاد و جوانب زندگی وی نقش کاملا حیاتی ایفا می کند.
خلاقیت و نوآوری از والا ترین ویژگی های انسان است.
همه علوم ، تولیدات ، فناوری ها ، صنایع ، ابداعات ، اختراعات ، هنر ها ، ادبیات ، موسیقی ، معماری و به طور کلی اساس انواع تمدن ها از ابتدا تاکنون و کلیه دستاورد های بشری ، جلوه های گوناگون خلاقیت و نوآوری است.
تمدن انسان و زندگی وی بدون خلاقیت امکان پذیر نیست.
مفهوم خلاقیت
خلاقیت مفهومی است که تعریفهای آن در طول زمان تغییراتی کردهاست و پژوهشگران مختلف تعاریف متعددی برای آن ارائه نمودهاند که البته اشتراک معنایی زیادی دارند.
به عنوان مثال تورنس، خلاقیت را به عنوان نوعی مسئلهگشایی مد نظر قرار دادهاست. به نظر وی تفکرِ خلاقِ مختصر عبارتست از فرایند حس کردن مسائل یا کاستیهای موجود در اطلاعات، فرضیهسازی دربارهٔ حل مسائل و رفع کاستیها، ارزیابی و آزمودن فرضیهها، بازنگری و بازآزمایی آنها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران.
خلاقیت شامل تولید چیزی است که هم اصیل و هم ارزشمند باشد و نشأت گرفته از فرایندهای خودآگاه و ناخودآگاه انسان میباشد. از نظر یک دیدگاه علمی محصولات تفکر خلاق گاهی اوقات به تفکر واگرا ارجاع داده میشود. همانند دیگر پدیدهها در علم یک دیدگاه یا تعریف یگانه از خلاقیت وجود ندارد و بهطور متنوع به موارد زیر منسوب شدهاست: فرایند شناختی، محیطی اجتماعی، ویژگی فردی، شانس و همچنین مواردی مانند نبوغ، بیماریهای روانی و شوخطبعی پیوند داده شدهاست.
تعریف مناسب دیگر فرایند فرضیات شکسته است تفکرات خلاق زمانی تولید میشود که شخص پیشفرضها را کنار گذاشته و یک دیدگاه جدیدی را جستجو کند که دیگران به آن نپرداختهاند. خلاقیت نیاز به حضور همزمان تعدادی از ویژگیها از قبیل هوش، پشتکار، غیرمتعارف بودن و توانایی تفکر به سبکی خاص دارد. خلاقیت، خودکار و بدون زحمت و تلاش است و غالباً همچون تصورات ذهنی خودانگیخته به وجود میآید. برای آن مراحلی توسط هلم هولتز و والاس پیشنهاد شدهاست: ۱-آمادگی ۲-دوره نهفتگی ۳-الهام ۴-تحقق.
چگونه خلاق تر باشیم ؟ قدم بزنید !
درباره سخنران :
مارلی اوپتسو رفتار شناس و محقق آموزشی مطالعاتی درباره تاثیر حرکت بدن بر حرکت ذهن داشته است و آمده تا تجربیات و مطالعاتی را که طی این چند سال بدست آورده را با ما در میان بگذارد.
پس تا انتهای این مطلب همراه تد فارسی باشید تا همه آنچه که در مورد خلاقیت نیاز است بدانید تا یک فرد خلاق باشید و اگر خلاق هستید خلاق تر شوید.
دانلود کتاب آسان ترین راه مابل کتز
این شما و این مارلی اوپتسو :
و این یک ایده خلاقانه است، چون هم مناسب است هم نوآورانه.
این ایده ممکن است وقتی در این آزمون هستید در حالی که نشستهاید به ذهنتان برسدیا وقتی که دارید روی تردمیل قدم میزنید.
آنها این آزمون را دو بار، با موضوعات مختلف انجام دادند.سه گروه: گروه اول ابتدا نشستندو دوباره برای آزمون دوم هم نشستند.گروه دوم اول نشستند،و بعد آزمون دوم را در حالی که روی تردمیل راه میرفتند دادند.گروه سوم -- و این جالب است --اول روی تردمیل راه رفتند، و بعد نشستند.خوب، پس دو گروه که برای آزمون اول کنار هم نشستند،خیلی به هم شبیه بودند،و میانگین آنها حدود ۲۰ ایده خلاقانه برای هر نفر بود.گروهی که روی تردمیل در حال راه رفتن بوددوبرابر بهتر عمل کرد.و آنها تنها داشتند روی یک تردمیل در اتاقی بدون پنجره راه میرفتند.به یاد داشته باشید، آنها دو بار امتحان دادند.افرادی که در امتحان دوم دوباره نشستند، نتایج بهتری نداشتند؛تمرین تأثیری نداشت.اما همان کسانی که نشسته بودند و بعد روی تردمیل رفتندپیاده روی باعث تقویتشان شد.نکته جالب اینجاست.کسانی که روی تردمیل راه میرفتندهنوز اثرات باقیماندهای از پیاده روی داشتند،و همچنان خلاق بودند.پس مفهوم آن این است که باید قبل از جلسه مهم بعدیتانحتماً کمی پیاده روی کنید و بلافاصله بعد از آن طوفان مغزی را آغاز کنید.
پنج راهنمایی برای شما داریمتا کمک کند که بهترین تاثیر ممکن را بگیرید.
اول : یک مشکل یا یک موضوع برای طوفان مغزی داشته باشید.پس این اثر دوش نیستکه زیر دوش باشید و ناگهانایدهای نو از شیشه شامپو بزند بیرون.این چیزی است که در طول زمان فکر شما را مشغول میکند.آنها خودخواسته در حین پیاده روی در حال فکر کردن درباره طوفان مغزیحول زاویه دید متفاوتی هستند.
دوم : این سوال زیاد مطرح میشود:دویدن هم خوب است؟خوب، پاسخ برای من این است که اگر در حال دویدن باشمتنها ایده جدیدی که خواهم داشت ندویدن است، پس ...
اما اگر دویدن برای شما راحت است، خوب است.مشخص شده، هر فعالیت فیزیکی که نیازمند توجه زیادی نباشد.پس راه رفتن با گامهای راحت انتخاب خوبی است.
همچنین، شما میخواهید هر چه میتوانید بیشتر ایده به دست بیاورید.یکی از کلیدهای خلاقیت این است که به همان ایده اول نچسبید.ادامه بدهید.به ایده جدید دادن ادامه بدهید، تا اینکه یکی دو ایده برای دنبال کردن انتخاب کنید.
ممکن است نگران باشید که نمیخواهید آنها را بنویسید،چون اگر یادتان رفت چه؟خوب ایده اینجا صحبت کردن درباره آنها است.همه درباره ایدههای جدیدشان صحبت میکردند.خوب میتوانید هدفون بگذارید و با گوشی موبایلتان ضبط کنیدو بعد فقط وانمود کنید که یک مکالمه خلاقانه دارید، خوب؟چون کار نوشتن ایدهتان خودش یک مانع است.این گونه خواهید بود، «به اندازه کافی خوب هست که آن را بنویسم؟»و بعد آن را مینویسید.پس هر چه میتوانید بیشتر صحبت کنید، آنها را ضبط کنید و بعداً به آنها فکر کنید.
و در نهایت: برای همیشه این کار را نکنید. خوب؟اگر به پیاده روی رفتید و هیچ ایدهای به ذهنتان نرسید،یک وقت دیگر دوباره سراغ آن بروید.
فکر کنم داریم به وقت استراحت نزدیک میشویم،پس یک ایده دارم:چرا پاشنه کفشتان را بالا نمیکشیدو افکارتان را به پیاده روی نمیبرید؟
متشکرم.
بهتر است این مطالب را در نیز در مورد خلاقیت بدانید
فرایند خلاقیت
بعد از تعریف خلاقیت و درک چیستی آن، میبایستی با فرایندی که برای دستیابی به راه حلهای خلاقانه طی میشود، آشنا شویم. فرایند حل خلاقانه مسائل، دارای الگویی شش مرحلهای است.
مرحله اول: حقیقت یابی
حقیقت یابی شامل گامهای زیر است:
تعریف مسئله : در این مرحله فرد مسائلی را که باید حل کند شناسایی و انتخاب میکند.
آمادهسازی : جمعآوری و گزینش دادههای مربوط به موضوع که این دادهها شامل دانشی که از قبل در ذهن وجود داشته به علاوه دانشهایی است که جدیداً برای حل خلاق مسئله جمعآوری میکنیم.
نکتهای که در مورد جمعآوری دادهها باید مورد توجه قرار گیرد این است که جمعآوری اطلاعات در حجم زیاد و با شیوهای نامناسب، باعث عدم رشد خلاقیت میشود. جان لیتکس متخصص علوم تربیتی آمریکا گفتهاست: «اطلاعات ممکن است قدرت تصور را خفه کند.» به همین دلیل، روش صحیح جمعآوری دادهها باید مورد توجه قرار گیرد؛ لذا باید «به حقایق برجسته در زمینه مربوطه پرداخته و بعد شروع به تدبیر فرضیات ممکن کنیم سپس دوباره به مرحله ابتدایی برگشته و تمام حقایق موجود در آن زمینه را مورد بررسی قرار دهیم.»
نکتهای که در مورد جمعآوری دادهها باید مورد توجه قرار گیرد این است که جمعآوری اطلاعات در حجم زیاد و با شیوهای نامناسب، باعث عدم رشد خلاقیت میشود. جان لیتکس متخصص علوم تربیتی آمریکا گفتهاست: «اطلاعات ممکن است قدرت تصور را خفه کند.» به همین دلیل، روش صحیح جمعآوری دادهها باید مورد توجه قرار گیرد؛ لذا باید «به حقایق برجسته در زمینه مربوطه پرداخته و بعد شروع به تدبیر فرضیات ممکن کنیم سپس دوباره به مرحله ابتدایی برگشته و تمام حقایق موجود در آن زمینه را مورد بررسی قرار دهیم.»
مرحله دوم: پالایش
دادههای جمعآوری شده نیاز به پالایش و طبقهبندی اساسی دارد تا اطلاعات سره از ناسره را از هم جدا کرده و میان اندیشهها و مطالب مناسب و بیهوده تفکیک قائل شویم و آنهایی را که به درد نمیخورند در سطل زبالهای بزرگ بریزیم.
مرحله سوم: تجزیه و تحلیل
در این مرحله، فرد در عمق اطلاعات دریافتی به کنکاش و جستجو میپردازد و مطابق با مسئله و هدفی که از حل مسئله دارد، از اطلاعات استفاده میکند. البته بخشی از این تلاش به صورت ناآگاهانه بوده و ذهن بهطور ناخودآگاه به پردازش اطلاعات موجود میپردازد که به آن «دوره کمون» نیز گفته میشود.
مرحله چهارم: ایدهیابی
در این مرحله، به کمک داشتههای ذهنی که در مراحل اول تا سوم طی فرایندهای ویژهای جمعآوری و پردازش شدهاند، فرد شروع به تولید ایدههای خلاقانه میکند که شامل گامهای زیر است:
ایجاد ایدهها: تدبیر ایدههای آزمایشی موقت به عنوان سرنخهای ممکن
پروراندن ایده ها : این مرحله با انتخاب مفیدترین ایدههای حاصله و افزودن یا تغییر و ترکیب آنها که منجر به ایجاد ایدههای جدیدتر و متکامل تر میشود انجام میپذیرد.
مرحله پنجم: راه حل یابی
این مرحله شامل دو گام زیر است:
ارزشیابی فرد : فرد از این طریق بهترین ایدههای تولید شده را انتخاب میکند.
گزینش : انتخاب راه حل نهایی از میان ایدههای گزینش شده و پیادهسازی آن
مرحله ششم: دریافت بازخوردها
این مرحله، پس از پیادهسازی ایدههایی که در مرحله پنجم گزینش شد، صورت میگیرد. با گرفتن بازخورد مناسب ضعفها و کاستیهای ایدهها مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تجربیات عملی، ایدهها متکاملتر و عملیتر میشوند. طی این مراحل، در مرحله اول تا سوم فرد با استفاده از نیروی تعقل به جمعآوری اطلاعات و بازپروری آنها میپردازد. در مرحله چهارم که اوج تعامل قوه تفکر و تخیل است و باید آن را هنگامه بروز جوانههای خلاقیت در ذهن آدمی دانست، با استفاده از قدرت تصور و خیال پردازی و با کمک دادههای پردازش یافته مراحل قبل، ذهن موفق به ابداع ایدههای درخشان میشود. در مرحله پنجم و ششم به کمک قوه داوری و قضاوت که خود از شئون تفکر است و پیشتر در مورد آن توضیح داده شد، بهترین و عملیترین راهها را انتخاب و با گرفتن بازخورد مناسب به کمک تفکر علت و معلولی و قضاوتی، یافتههای ذهنی را به راه حلهای عملی و کارامد تبدیل میکنیم. برخی دیگر بر اساس نظریه معرفت شناختی برای فرایند خلاقیت مراحل دیگری را بیان داشتهاند.
راههای پرورش خلاقیت
به خاطر پرورش خلاقیت باید کارهایی انجام دهیم که از طرفی دانش و تجربه ما را که به عنوان ماده خام خلاقیت هستند بالا ببرد و از طرف دیگر شیوه تفکر ما را اصلاح و هدایت کند و از سویی قدرت تخیل ما را بهبود بخشیده و امکان تصورسازی به ما بدهد. میدانیم که خلاقیت نوعی تکاپوی فکری و ذهنی برای دست یابی به اندیشههای بدیع است. پس کارهایی که بتواند ذهن را در این راستا به تکاپو وادارد و به ما فرصت اندیشیدن و تبلور آن را در جهان خارج بدهد، موجب افزایش خلاقیت میشود.
تجربه :
غنیترین منبع سوخت و عاملی است که موجب میشود انسان بتواند ایدههای خلاقانه ارائه بدهد. تجربه را میتوان از انجام کارهای متنوع و مخاطره انگیز، مسافرت مخصوصاً با شرایط سخت و مصیبت بار و به مکانهای دور افتاده، تماسهای شخصی با دیگران به ویژه کودکان، خواندن شرح حال افراد، تماشا کردن تلویزیون، گوش کردن رادیو و ... به دست آورد.
بازیهای فکری :
حل معما، جدول، شطرنج، کلمات متقاطع، بیست سوالیها، بازی در هوای آزاد، حل مسائل ریاضی بخصوص مسائل هندسه و احتمال که نوعی ورزش ذهنی هستند در تقویت قدرت تفکر مؤثرند.
کوشش زیاد :
آنچه موجب خلاقیت میشود، لزوماً هوش و نبوغ فوقالعاده نیست بلکه کوشش مضاعفی است که افراد خلاق انجام میدهند تا مغز را به تصور وادارند. سخت کوشی و عادت کردن به کار و تلاش ما را در هنگام تولید ایدههای خلاقانه یاری میکند.
دانش :
بروز ایدههای نو نیاز به دانش فراوان دارد. در حقیقت دانش ماده اولیه تصورسازی است توسعه دائمی دانش و اطلاعات وسیع در بروز ایدههای خلاقانه نقش بی بدیلی دارند.
روحیه پرسش گری :
تقویت روحیه پرسشگری و اینکه انسان از طرح سؤالهای به ظاهر کودکانه واهمه نداشته باشد و سؤالهای چالشبرانگیز مطرح کند، باعث پرورش کنجکاوی در انسان میشود و ساختارشکنی قالبهای ذهنی را تسریع میکند.
زندگی انتزاعی :
تمام کارهایی که در زندگی انجام میشود یا حتی انسانهای پیرامون، میتوانند به صورت انتزاعی و سمبولیک باشند. بهطور نمونه: کدام یک مثبت و کدام یک منفی است؟ احتمالاً برنامههایی وجود دارد که هم مثبت هستند و هم منفی. این باعث میشود تا ذهن مدام بپرسد: چگونه میتوانم مثبت را در زندگیام افزایش دهم؟ اینگونه شخص زندگی خود را انتزاعی کرده و در نتیجه خلاقیت مغز را به کار انداخته است.
خب امیدواریم که این مطلب هم برای شما مفید واقع شده باشه اگر نظر ، پیشنهاد و یا درخواستی در مورد سخنرانی های تد دارید حتما از طریق نظرات با ما در میان بگذارید.